Hier vind je de vertalingen van de dagelijkse overdenkingen die we per Whatsapp versturen.

Woensdag 23 december

Nederlands

Lucas 1: 46-49, 54-55 (In verwachting van de redder)

Toen zei Maria:

‘Ik geef alle eer aan God.

Ik juich voor hem.

Hij is mijn redder.

Hij koos mij uit,

Mij, een heel gewoon meisje.

Nu zal iedereen over mij zeggen:

‘Zij is gezegend.’

Want God, die machtig is en heilig,

Heeft iets geweldigs met mij gedaan.

God is zijn liefde voor Israël niet vergeten.

Daarom helpt hij zijn volk.

Dat had hij al beloofd aan onze voorouders,

aan Abraham en aan iedereen die na hem kwam.

Maria gaat op bezoek bij haar oude tante Elisabeth. Elisabeth is in verwachting van Johannes. En Elisabeth weet dat Maria in verwachting is van Jezus. De ontmoeting is een emotioneel moment. De twee zwangere vrouwen zijn ongelooflijk blij. Ze zingen het uit. Ze zijn enorm onder de indruk van wat God met hen doet. Maria had tegen de engel gezegd: ‘Ik wil God dienen. Laat er met mij gebeuren wat u gezegd hebt.’ Nu noemt Elisabeth haar ‘de moeder van mijn Heer’. Maria zegt: ‘Ik ben toch maar een gewoon meisje.’ Ze begrijpt dat God iets geweldigs met haar doet. Haar zwangerschap is de vervulling van Gods beloften aan Abraham, aan Gods volk. Zij is zwanger van de redder! Wij verwachten u Jezus.

Arabisch / عربى

لوقا  1: 46-49 ، 54-55 توقع المخلص

 فقَالَتْ مَرْيَمُ: «تُعَظِّمُ نَفْسِي ٱلرَّبَّ

لِأَنَّ ٱلْقَدِيرَ صَنَعَ بِي عَظَائِمَ ، وَٱسْمُهُ قُدُّوسٌ

عَضَدَ إِسْرَائِيلَ فَتَاهُ لِيَذْكُرَ رَحْمَةً

كَمَا كَلَّمَ آبَاءَنَا. لِإِبْراهِيمَ وَنَسْلِهِ إِلَى ٱلْأَبَدِ

 مريم تزور عمتها أليصابات .  أليصابات حامل بيوحنا.  وتعرف أليصابات أن مريم حبلى بيسوع.  الاجتماع لحظة عاطفية.  المرأتان الحوامل في غاية السعادة.  يغنون.  إنهم معجبون جدًا بما يفعله الله معهم.  قالت مريم للملاك ، “أريد أن أخدم الله.  ليحدث لي ما قلته “والآن تسميها أليصابات ” أم ربي “.  تقول مريم ، “أنا مجرد فتاة عادية.” وهي تدرك أن الله يفعل شيئًا رائعًا معها.  حملها هو تحقيق وعود الله لإبراهيم لشعب الله.  إنها حامل بالمخلص

  نحن ننتظرك يا يسوع

Farsi / فارسی

انجیل لوقا باب 1 آیۀ 46 تا 49 و آیات 54 و 55  منتظر ناجی

مریم در پاسخ گفت: «جان من خداوند را تمجید می‌کند و روحم در نجات‌دهنده‌ام خدا، به وجد می‌آید، زیرا بر حقارتِ کنیزِ خود نظر افکنده است. زین پس، همۀ نسلها خجسته‌ام خواهند خواند، زیرا آن قادر که نامش قدوس است، کارهای عظیم برایم کرده است
او رحمت خود را به یاد آورده، و خادم خویش اسرائیل را یاری داده است، همان‌گونه که به پدران ما ابراهیم و نسل او وعده داده بود که تا ابد چنین کند.» آمین

مریم به دیدار عمه ( خاله ) پیرش الیزابت می رود. الیزابت باردار یحیی است. و الیزاب می داند که که مریم عیسی را باردار است. دیدار آنها پر از احساس بود. دو خانم‌ باردار فوق العاده خوشحال هستند. از خوشحالی سرود میخوانند. آنها از آنچه خدا با آنها می کند بسیار تحت تاثیر قرار می گیرند. مریم به فرشته گفته بود: من‌ میخواهم خدا را بندگی کنم. بگذار آنچه که گفتی برای من اتفاق بی افتد. اکنون الیزاب او را “مادر پروردگار من “می نامد. مریم می گوید: من فقط یک زن ساده هستم. او متوجه بود که خدا کارهای خارق العاده با او انجام می دهد. بارداری او تحقق وعده های خداوند به ابراهیم و به قوم خداوند است. او به نجات دهنده باردار است. ما منتظر تو هستیم عیسی